قراردادی که به وجود میآید، به علل و دلایل زیادی ممکن است روزی از بین برود. قانون مدنی این علل و دلایل را مورد اشاره قرار داده است که بُطلان و انفساخ از جملهی این موارد میباشد. در این نوشتار شما را با تفاوت این میان این دو مفهوم آشنا خواهیم نمود. با ما همراه باشید.
آزادی قراردادی، محدودیت دارد!
قراردادها، گوشهای از دنیای وسیع حقوق را به خود اختصاص دادهاند. اگرچه قراردادها براساس توافقات انسانی شکل میگیرند و مطابق اصل آزادی قراردادها افراد در تعیین انتخاب طرف قرارداد، تعیین محتوای قرارداد، تعیین زمان و مکان اجرای قرارداد و چگونگی پایان قرارداد خود آزاد میباشند اما گاه برای رعایت مصلحت جامعه، قانونگذاران بر نحوهی انعقاد و انحلال قراردادها نظارت نموده و از آزادی قراردادها میکاهند. مثلاً فرض کنید که کسی دیگری را برای به قتل رساندن شخصی اجیر کند و قول مبلغ زیادی پول به وی بدهد. در این مورد، اگر چه طرفین این توافق کاملاً نسبت به محتوای آن رضایت دارند ولی هیچ جامعهای این نوع توافق را تأیید نمیکند.
انحلال قراردادها یکی از حوزههای مربوط به توافقات قراردادی است که قانونگذار احکام قانونی خاصی را برای آن پیشبینی کرده است؛ بهگونهای که برای آنکه بتوان گفت یک قرارداد منحل شده و از بین رفته است، باید یکی از علل قانونی مانند فسخ، انفساخ، بُطلان و … وجود داشته باشد. در این نوشتار شما را با دو شیوهی قانونیِ انحلال قراردادها یعنی بُطلان و انفساخ آشنا خواهیم نمود. با ما همراه باشید.
بُطلان قرارداد به چه معنا است؟
همانطور که گفته شد، تنظیم قرارداد باید براساس شرایطی باشد که قانونگذار پیشبینی نموده است. در صورتی که شرایط اساسی مربوط به تنظیم قراردادها رعایت نشده باشد، قرارداد باطل خواهد بود. درواقع، هنگامی که از قرارداد باطل اصلاً به وجود نمیآید بلکه صرفاً توافق میان دو یا چند نفر است که اصلاً مورد حمایت قانون نیست. بنابراین، هیچ اعتبار و اثر قانونی ندارد و هیچکس نمیتواند برای رسیدن به حق خود به یک قرارداد باطل استناد نماید.
در چه صورتی قرارداد، باطل است؟
قانونگذار در مادهی ۱۹۰ قانون مدنی شرایط اساسی که برای صحت معاملات ضروری است را پیشبینی نموده است. در صورتی که یکی از جهات زیر وجود داشته باشد، قرارداد باطل خواهد بود. این جهات عبارتند از:
۱. نبودن قصد مشترک میان طرفین قرارداد
بهعنوان نمونه، اگر خریداری به جواهرفروش مراجعه نموده و از او دستبندی از جنس طلا تقاضا کند ولی فروشنده دستبندی بدلی به وی بدهد، این قرارداد باطل خواهد بود زیرا هیچ قصد مشترکی میان خریدار و فروشنده به وجود نیامده است.
۲. اهلیتنداشتن طرفین قرارداد
اهلیت در اصطلاح حقوقی به معنای شایستگی و تواناییافراد جهت داراشدن و اجرای حقوق است. طبق قانون کسی که عاقل، بالغ و رشید باشد، اهلیت دارد و کسی که این ویژگیها را نداشته باشد، محجور است. اگر قرارداد یکی از طرفین محجور(صغیر، مجنون و سفیه) باشد، باطل بوده و اثر حقوقی ندارد.
۳. معلوم و معیّن نبودن موضوع قرارداد
در تمامی مواردی که موضوع قرارداد یک مال است، اگر این مال اساساً در زمان تنظیم قرارداد موجود نباشد یا معلوم و معیّن نباشد(مثلاً شخصی بگوید یکی از خانههایم را به تو اجاره میدهم) یا قابل نقل و انتقال نباشد(مثلاً جزء اموال عمومی باشد) یا به هیچوجه قابل تسلیم به دیگری نباشد(مثلاً پرندهای که در حال پرواز است را بخواهد به دیگری ببخشد)، قراردادی که تنظیم شده باطل خواهد بود.
۴. مشروعنبودن جهت و انگیزهی معامله
اگر انگیزهی شخصی هریک از طرفین قرارداد در آن ذکر نشود، آن قرارداد صحیح خواهد بود خواه انگیزهی آنها مشروع یا نامشروع باشد ولی اگر انگیزه در قرارداد ذکر شود، باید مشروع باشد و الا قراردادی که تنظیمشده، باطل خواهد بود. بنابراین، در صورتی که دو نفر با هم توافق نمایند که یکی از آنها دیگری را در قبال دریافت پول به قتل برساند و چنین انگیزهای در قرارداد بهصراحت درج شود، این قرارداد باطل خواهدبود.